روي قبرم بنويسين
روي قبرم بنويسين ک ديگه طاقت نياورد
بنويس ديوونه بود عشقش رفتي و اونم از غصه ها مرد
روي قبرم بنويسين گريه ها امونشو ديگه بريدن
مردم زمونه ميخنديدن وقتي اشکامو رو گونه هام ميديدن
.
.
.
روي قبرم بنويسين ک ديگه طاقت نياورد
بنويس ديوونه بود عشقش رفتي و اونم از غصه ها مرد
روي قبرم بنويسين گريه ها امونشو ديگه بريدن
مردم زمونه ميخنديدن وقتي اشکامو رو گونه هام ميديدن