حالا که شکسته شیشه ی غروب ، من میام دوباره از یه راه دور
چشمم از شبنم غصه ها پره ، تاریکه تنم تشنه ی نور
من میام دوباره با سلامی که ، تو گوشت زمزمه ی نوازشه
حرفم از روزهای سرد رفته نیست ، من صدام پر از حروف خواهشه
حالا که شکسته شیشه ی غروب ، من میام دوباره از یه راه دور
چشمم از شبنم غصه ها پره ، تاریکه تنم تشنه ی نور
من میام دوباره با سلامی که ، تو گوشت زمزمه ی نوازشه
حرفم از روزهای سرد رفته نیست ، من صدام پر از حروف خواهشه