لحظه اخر خاطاتت جلوی چشام بود
مثل فیلم های قدیمی مل و درام بود
اولش فکر کردم که شاید تقدیر از منه
یه دیوونه ای شدم که میترسید از همه
به ساعتهای دیواری هم شک می کردم
وقتی خاطرات و ثانیه ها هک میکردم
وای دنیا رو سرم خراب تر شد
وقتی غم نبود تو اوار و رو سر شد
هی چقد دیگه مونده تا دنیا تموم بشه
شباش مال منه فقط بزار روزاش حروم بشه
اه منو یاد گار سیگار وسر درد
یه ادم دیوونه که میخونه برگرد
من از خاطراتت این روزها در حال فرارم
از خودم دلگیرم از تو که گله ای ندارم
تو این حادثه ها همیشه یکی برندست
چشامو میبندم زیاد حوصله ندارم